امروز هم خوب بود هم بد......
بعد از 27 روز دوستامو دیدم.....اول شیدا و عاطفه بعد نرگس و الهام....فقط همینش خوب بود.....
سره آز- مدار منطقی بازم یاده گذشته م افتادم......گذشته ای که خوب بود ولی.....
دیگه تا شب بی حوصله بودم.........
تمام کتابامو جمع و جور کردم که رد کنم بره.....لابه لاش بازم خاطرات خودشون رو نمایان کردن......
با خوندن مسیج های یه نفریاده سال 87 افتادم.......بیچاره از ته دل حرف میزد......به درک.....
اما یه هفته ای میشه کلا رو مود نیستم....... 
نظرات شما عزیزان:
|